جدول جو
جدول جو

معنی یک طرف - جستجوی لغت در جدول جو

یک طرف
(یَ / یِ طَ رَ)
یک سو و یک کناره و در یک کنار. (ناظم الاطباء).
- یک طرف افتادن، مقابل شدن. طرف شدن. (آنندراج).
- یک طرف شدن، یک طرف افتادن. مقابل شدن. طرف شدن. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
یک طرف
یک سوی یک زی یک سو یک جانب ازسویی ازجانبی: یک طرف دستبرد مالیه یک طرف گیر و دار نظمیه. (بهار)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ / یِ طَ رَ فَ / فِ)
منسوب به یک طرف. یک سویه، دراصطلاح راهنمایی رانندگی، خیابان یا کوچه ای را گویندکه وسایط نقلیه تنها از یک سو حق ورود بدان دارند وورود از طرف مقابل ممنوع است، از یک جهت. که فقط رعایت یک طرف شده باشد. که به سود یا به زیان یکی از دو طرف باشد: قضاوت یک طرفه نباید کرد.
- یک طرفه کردن کار خود را، آن را تسویه کردن. حل و فصل آن به طور قطع
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ طَ رَ)
یک جهتی. یک سمتی. یک سویی. از یک جانب، فیصله. حل و فصل.
- یک طرفی شدن کار، به نحوی پایان یافتن و یک رویه شدن.
- یک طرفی کردن کار، به نحوی پایان دادن به کاری. یک رویه کردن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از یک طرف زین
تصویر یک طرف زین
تنبوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک طرفی کردن
تصویر یک طرفی کردن
بنگرید به یک طرفه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک طرفه کردن
تصویر یک طرفه کردن
راست و ریس کردن یکسره کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
یک سویه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک طرفی
تصویر یک طرفی
یک جانب، یک سمتی، یک سویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
((~. طَ رَ ف))
از یک جهت، که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگر، خیابانی که فقط از یک سوی آن می توان رفت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
یک سویه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
طريقة واحدةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
Unilaterally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
unilatéralement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
一方的に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
یک جانبه، یک طرفه
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
یک طرفہ طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
อย่างข้างเดียว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
secara sepihak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
באופן חד-צדדי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
একতরফা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
单方面地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
kwa upande mmoja
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
일방적으로
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
tek taraflı olarak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
एकतरफा रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
unilateralmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
einseitig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
eenzijdig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
односторонньо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
в одностороннем порядке
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
jednostronnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
unilateralmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از یک طرفه
تصویر یک طرفه
unilateralmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
یک طرفه، به صورت یک طرفه
دیکشنری اردو به فارسی